فناوری به سرعت در حال پیشرفت است و قابلیت هایی مثل گراف های دانش، آنتالوژی و هوش مصنوعی بیش از گذشته در مدیریت دانش مورد توجه قرار گرفته است. بهتر است اینطور بگوییم که طی سال های اخیر به خصوص با شیوع همه گیری کرونا شاهد تسریع در تکامل این قابلیت ها بوده ایم. به عبارتی دوره جدیدی از اقتصاد دانش بنیان که بر اساس فناوریهای دیجیتال توانمندتر شده است، شکل گرفته است. در همین رابطه، همه گیری سازمان ها را مجبور کرد تا با قابلیت های خود در به اشتراک گذاشتن دانش، حمایت از کارکنان خود و توسعه و یادگیری در شرایط دورکاری مواجه شوند. بر اساس روندها، اولویت های مشتریان و نظرسنجی های صورت گرفته، شاهد ۷ روند در مدیریت دانش در سال ۲۰۲۱ هستیم. لازم به ذکر است برخی از این روندها از سال های قبل آغاز شده و طبق پیش بینی ها در سال های بعد نیز ادامه خواهد داشت و شاهد تکامل بیشتر آنها خواهیم بود.
۱٫ تعیین ارزش کسب و کاری و ROI مدیریت دانش
اولین تلاش های ما در این حوزه به سال ۱۳۹۳ بر می گردد:
“اندازه گیری بازگشت سرمایه و سود حاصل از مدیریت دانش”
اقدامات مدیریت دانش به دلیل اثرگذاری بر مزیت رقابتی و تضمین نتایج کسب و کار، به عنوان عنصری مهم در سازمانها شناخته میشوند. بسیاری از سازمانها به این نتیجه رسیدهاند که مدیریت دانش میتواند موجب بهبود شاخصهای کلیدی عملکرد، بهبود فرایندها، توسعه مهارت های کارکنان، بهبود ارتباط با مشتری، بهبود کیفیت تصمیم گیری، کاهس ریسک، افزایش نرخ نوآوری و غیره شود. این درک جامع از مدیریت دانش مستلزم آن است که ارزش واقعی آن از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، برای شرکتها قابل اندازهگیری باشد. از آنجایی در طی سال های اخیر سازمانهای بیشتری، بر روی مدیریت دانش سرمایهگذاری کردهاند و از منافع ملموس و ناملموس آن بهرهمند شدهاند، همچنان خواستار درک اثرات آن و اثبات تلاش های خود در این زمینه هستند.
۲٫ مدیریت دانش به عنوان پایه هوش مصنوعی
سازمانها به این موضوع پی برده بودند که پیش از آن که بتوانند ارزش معناداری را از هوش مصنوعی دریافت کنند، باید سیستم مدیریت دانش خود را ایجاد و طراحی کنند. ایجاد پایههای اصلی سیستم مدیریت دانش که می تواند آمادگی شرکت ها را برای استفاده از فرصت های ارائه شده در هوش مصنوعی بالا ببرد شامل طراحی و ایجاد تکسونومی ها،حکمرانی محتوا، تمیزسازی داده و قالب بندی، تعریف انواع محتوا و نحوه جستجوی آن، طبقهبندی خودکار و تعیین استراتژیهای تک گذاری خودکار جهت حصول اطمینان از اتصال و بازیابی خودکار محتوای ساخت نیافته موجود از چندین مخزن محتوا میباشد.
به عنوان مثال اگر محتوای موجود در چتباتها، قدیمی یا نادرست باشد، چه فایده ای دارد؟ اگر چت بات از آن دادهها و محتواهای نادرست برای ارائه پاسخ به سوالات مشتریان استفاده کند؟ یا اگر روشهای ثابتی برای تعیین یا کمی کردن شایستگی های شرکت خود ندارید، ایجاد یک سیستم خبره یاب خودکار چه ضرورتی دارد؟
۳٫ گراف های دانش
در سال گذشته گرافهای دانش به عنوان یکی از ابزارهایی که شرکتها بوسیله آن شروع به درک قابلیتهای دانش هوش مصنوعی میکنند، مورد بحث قرار گرفت. با این حال، پس از ارائه گراف دانش گوگل در سال ۲۰۱۲، گراف های دانش به سرعت توسعه یافت و یکی از عناصر اصلی در نقشه راه مدیریت دانش بسیاری از شرکت ها شده است. این گرافها، یک مدل از بازنمایی از دانش، فعالیت و محصولات یک سازمان است که هم توسط انسان و هم توسط ماشین قابل درک و خواندن است. گرافهای دانش مجموعهای از ارجاعات به داراییهای دانشی، محتوا و دادههای سازمان شما است که از یک آنتالوژی برای توصیف موجودیت های مختلف مثل کارکنان، مکانها، محصولات، مشتریان و نوع ارتباط آنها استفاده میکند. از این گرافها میتوان جهت افزایش قدرت جستجوی هوشمند، چت باتها، موتورهای جستجوی پیشنهاد دهنده، ابزارهای تولید محتوا و موارد دیگر استفاده کرد.
گرافهای دانش نیز همانند هوش مصنوعی، به مدیریت دانش نیازمندند. سازمانهایی که در گذشته و به طور مستمر بر روی بهبود سطح بلوغ مدیریت دانش خود سرمایهگذاری کردهاند، در واقع همان شرکتهایی هستند که در حال ایجاد گرافهای دانش مفیدی هستند. این روند از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا یک مدل اثبات شده برای مدیریت دانش است تا از طریق نهادینهسازی زمینه و دانش پنهان و آشکار منجر به افزایش ارزش کلان دادهها شود. بر این اساس گرافهای دانش به عنوان یک محصول دانشی به گونهای عمل میکنند که نتایج مدیریت دانش را واقعی و ملموس می کنند.
۴٫ تمرکز مجدد بر جستجوی سازمانی
علیرغم اینکه ابزارهای سنتی جستجو به صورت کلی درحال افول اند، اما در حال حاضر اگر نگوییم به عنوان اصلیترین عنصر در ابتکارات مدیریت دانش سازمانی، بلکه به عنوان یک مولفه مهم تحول مدیریت دانش محسوب شده و به شدت در حال پیشرفت است.
دو پیشران اصلی برای توسعه ابزارهای جستجو به وجود آمد. پیشران اول، همهگیری کرونا بود که منجر به پراکندگی ناگهانی نیروی کار که بسیاری از شرکت های متوجه شدند، کارکنان تازه وارد یا کم تجربه از راه دور نمیتوانستند به راحتی موارد مورد نیاز برای انجام وظایف خود را پیدا کنند. البته این مسئله از گذشته مورد توجه بسیاری از سازمانها بود؛ اما دورکاری برای مراقبت از سلامتی کارکنان موجب تشدید اهمیت آن شده است.
بسیاری از کارکنان گزارش می دادند، تا پیش از همهگیری کرونا ابزارهای اجتماعی سازی، اولین ابزار یافتن اطلاعات سازمانی بوده است. آنها برای پیدا کردن اطلاعات مورد نیاز از افرادی که میشناختند سوال کرده و درصورت نیاز، برای پیدا کردن پاسخ سوالات خود از سایرین کمک میخواستند. اما این یک فرایند بسیار ناکارآمد است و از مشخص شدن چالشهای بزرگتر بسیاری از سازمانها جلوگیری میکند. با این حال، همهگیری کرونا منجر به ایجاد موانع فیزیکی و جغرافیایی برای کارمندان جدیدتر شد و این آگاهی را برای سازمانها به وجود آورد که آنها دارای مشکل جستجو هستند.
دومین پیشران بزرگ بازیابی مجدد بود. بسیاری از سازمانها دریافتند که هرگز قادر نخواهند بود دانش، اطلاعات و دادههای خود را به طور کامل در یک سیستم واحد یا حتی چند سیستم ادغام کنند. به بیان دیگر انتظارات موجود از دریاچه داده و سیستمهای مدیریت محتوا تک بعدی با شکست روبرو شده است و بنابراین سازمانها به جای تلاش برای جمعآوری همه مطالب از طریق جستجو، دوباره بر روی یکپارچهسازی محتوا متمرکز شده اند. روند جستجو اکنون رو به پیشرفت است. فناوریهای این حوزه جهشهای بزرگی را در زمینه جستجوی مکالمهای، جستجوی گرافی و جستجوی زبان طبیعی تجربه میکنند که در صورت طراحی صحیح، حس بهتری به جستجوگر می دهد.
۵٫ مدیریت دانش به عنوان توانمندساز برای دورکاری
ما پیشتر در مورد ارزش مدیریت دانش در شرایط دورکاری گفتیم. برخی از تیم های مدیریت دانش گام های مثبتی در این زمینه برداشتند و تعدادی زیادی از تیم های مدیریت دانش نیز به دلیل عدم آمادگی سازمان هایشان برای همکاری مجازی و نبود فرهنگ دورکاری نتوانستند در شرایط دورکاری، تاثیرگذار باشند و به شیوه های کلاسیک گذشته، امور مربوط به مدیریت دانش را پیش بردند. برای بسیاری از سازمانها مشخص شد که مدیریت دانش میتواند قابلیت یافتن، ارتباط، همکاری و فرهنگ کاری را برای سازمانهایی که دورکاری را انتخاب کرده و یا ناچار به پذیرش آن شدهاند، امکان پذیرکرده و یا بهبود بخشد.
دورکاری، مفهوم جدیدی نیست، اما همهگیری کرونا منجر به آشکار شدن شکاف در آمادگی اکثر سازمانها برای مواجه شدن با این مفهوم شد. درحال حاضر برخی از سازمانها تصمیم گرفته اند که به دفاتر فیزیکی خود مراجعه نکنند و این مستلزم بلوغ جدیدی در زمینه مدیریت دانش نیز هست. این روند نیز همانند گرافهای دانش، شاهدی بر اهمیت بیشتر مدیریت دانش به عنوان یک استراتژی بوده و نشاندهنده ضرورت سرمایهگذاری اختصاصی در این حوزه است.
۶٫ دید ۳۶۰ درجه
احتمالاً اخیرا متوجه افزایش سریع مفاهیمی نظیر دید ۳۶۰ درجه، مشتری ۳۶۰ درجه، شرکت ۳۶۰ درجه و کارمند ۳۶۰ درجه شدهاید. مفهوم موجود در این اصطلاحات بازاریابی، ایدهای از یک دیدگاه واحد و تلفیقی از تمام دانش، اطلاعات و دادههای مربوط به سازمانهای شما است. اگرچه دید ۳۶۰ درجه معمولاً در حوزه مدیریت دانش مورد بحث قرار نمی گیرد اما مدیریت دانش در بطن این موضوع نقش آفرینی می کند. ما شاهد افزایش سازمانهایی هستیم که به دنبال یک کارمند دارای راهحلهای ۳۶۰ درجه هستند. این سازمانها به این نتیجه رسیدهاند که چنین راهکارهایی به زیرساختهای مدیریت دانش احتیاج دارد و درعین حال میتواند چالشهای موجود در آن را نیز برطرف کند.
کارمند ۳۶۰ درجه ایده ای است که سازمان ها با استفاده از آن می توانند با تجمیع دانش از منابع مختلف یک دیدگاه تلفیقی از یک موضوع ایجاد کنند. دید ۳۶۰ درجه از طریق ایجاد یک مکان واحد برای یافتن هر آنچه که یک کارمند میداند و هر آنچه که برای کار به آن نیاز دارد، به جاریسازی هرچه بهتر مدیریت دانش کمک میکند.
این رویکرد با استفاده از ابزارهای یادگیری سازمانی، به کارکنان کمک میکند تا مهارتها و شایستگیهای جدید را ایجاد کرده تا موجب پیشرفت سازمان شوند. شما باید انتظار داشته باشید که در سال آینده در خصوص دید ۳۶۰ درجه بیشتر بشنوید و در صورت تحقق آن، به دنبال مبانی مدیریت دانش و راه حلهایی باشید که به واقعی شدن آن کمک میکند.
۷٫ مدیریت دانش به عنوان توانمندساز سیستم های مدیریت محتوای Headless
در حال حاضر برخی از شرکت ها کانالهای متفاوت و بسیاری دارند که سعی می کنند محتوا را به آنها منتقل کنند. در سال های گذشته شاهد افزایش شبکههای اجتماعی، اپ های موبایل، وب سایت ها، چت بات، چت آنلاین، بیلبوردها و غیره بوده ایم. سیستم مدیریت محتوای Headless یک راه حل خارق العاده است برای زمانی که شما کانال های مختلف دارید و می خواهید اطلاعات را خیلی سریع و آسان به چند کانال ارسال کنید. شما میتوانید آن اطلاعات را در Headless CMS در مخزن مرکزی ذخیره کنید.
پس از ورود اطلاعات توسط کاربران و قرار گیری آنها در مخزن مرکزی ساخته شده توسط Headless CMS ها، این اطلاعات به صورت Rest API می تواند در دسترس بوده و بروی کانال های مختلف قابل نمایش باشد.
Headless CMS و Omnichannel منحصراً یک روند KM نیست، اما بسیاری از قابلیت های متناسب با حوزه مدیریت دانش را شامل می شود از جمله سفارشی سازی محتوا ، مونتاژ محتوا ، تحویل محتوا و سفارشی سازی UI
برای دریافت خدمات مشاوره ای در این زمینه با ما تماس بگیرید.
درود بر شما. مطالب عالی بود