آیا مدیریت دانش یک حرفه است؟ پاسخ بله است. زیرا در اقتصاد دانش بنیان، دانش منبع اصلي توسعه اقتصادی و صنعتی به شمار آمده و ساير عوامل سنتي توليد مانند زمين، نيروی کار و سرمايه در مرتبه بعدی اهميت قرار دارند. امروزه جایگاه ردههای شغلی مُدیریت دانش در سازمانها و حتی در ردههای بالای مدیریتی کشورها به حدی ارتقا یافته است که روسای جمهور و وزرا نیز برای خود مشاور یا معاونتی خاص برای فعالیتهای دانشی انتخاب میکنند. حرفه مدیریت دانش در جنبههای اقتصادی، صنعتی و سازمانی نیز رشد فوق العادهای در دنیا داشته است.
به عنوان مثال اکنون بسیاری از کشورها در دفاتر توسعه سازمان ملل متحد، شغل و حرفهای تحت عنوان متخصص اقتصاد دانش بنیان دارند. در تجربیات موفق شرکت نفت بریتانیا (BP) اشاره شده است که این شرکت یک تیم مدیریت دانش ۱۲ نفره با عناوین شغلی مختلف داشت که موضوعات و ابعاد گوناگون در مدیریت دانش را انجام میداد. علاوه بر این، دهها و شاید بی اغراق، صدها موسسه محلی، ملی و جهانی مدیریت دانش در سراسر دنیا وجود دارد که به متولیان و واحدهای مدیریت دانش برای خلق ارزش از دانش کمک میکنند. به عنوان نمونه انجمن حرفهای مدیریت دانش در آمریکا (KMpro). بسیاری از سازمانها، مراکز دانش تاسیس کردهاند تا سطوح مختلفی از خدمات دانشی را به ذینفعان گوناگون ارائه دهند و کارکنان مرکز دانش باید نقشها و وظایف مختلف را ایفا نمایند. به عنوان مثال مرکز دانش بانک اچ اس بی سی (HSBC) با هدف رشد و پشتیبانی دانشی از کسب و کارهای کوچک ایجاد شده است. طی سال های اخیر در ایران نیز شاهد بوجود آمدن شغل های مدیریت دانشی بودهایم. شاید بتوان گفت در ردههای بالای مدیریتی کشور، معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور چنین نقشی را ایفا میکند. در خصوص برخی وزارتخانهها و سازمان های بزرگ نیز باید اذعان کرد فعالیت های مدیریت دانش دارای متولی و واحدی مجزا شده است. به عنوان نمونه زیر مجموعههای وزاتخانه های دفاع، نفت و نیرو را می توان نام برد. این روند به شرکتهای خصوصی نیز تسری پیدا کرده و پس از قرار گرفتن مدیریت دانش به صورت صریح در الزامات استانداردهای معتبر و فراگیر مثل استاندارد پم باک ششم و استاندارد ایرو ۹۰۰۱ ویرایش ۲۰۱۵ سمت و سوی مدیریت دانشی از جانب شرکت های خصوصی نیز آغاز شده است اما هنوز مدیریت دانش در بسیاری از سازمان های کشور دارای جایگاه شغلی مستقلی نیست و بیشتر مدیران و کارشناسان واحدهای منابع انسانی، سیستمها و روش ها، تحقیق و توسعه و غیره مسئولیت شکل دهی مدیریت دانش را در سازمانشان بر عهده گرفته اند.
بررسی های ما نشان داد که هنوز درصد زیادی از شرکت های کوچک، متوسط و بزرگ کشور، از جنبه اجرای مدیریت دانش عقب هستند و موضوعات و جهت گیریهای مدیریت دانش را به صورت یک حرفه و کارکردی مجزا برای سازمان خود پیگیری نمیکنند. از طرفی فضای کسب و کار چالشهایی را برای سازمانها پدید آورده است که سازمانها ناگزیر به پاسخگویی به آن هستند. در زمانی که سازمانها بر اساس قابلیتهای خود تعریف میشوند، مدیران باید یاد بگیرند که قابلیتهای دانشی برای پاسخ دادن به این چالشهای کسب و کار خلق کنند.
درک صَحیح مدیریت دانش و ارزش افزوده حاصل از آن در رشد سازمان، ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها منجر به تحکیم و تثبیت جایگاه مدیریت دانش و تعریف واحد یا رده های شغلی مشخص برای مدیریت دانش میشود. بنابراین برای موفقیت و پایداری مدیریت دانش در سازمان ها به ردهها یا طبقات شغلی مختلف با مهارت های خاص نیاز است تا دیسیپلین مدیریت دانش را در حد متعالی در سازمان بپرورانند و در مواجهه با چالشهای آن که مستلزم مقابله با موانع جریان آزاد دانش است، پیشگام باشند. مدیریت دانش با عناوین مختلف شغلی بروز میکند مانند مدیر ارشد دانش، مدیر دانش، مهندس دانش، معمار دانش، تحلیلگر دانش و دانشکاران. هر کدام از این شغلها دارای شرح وظایف، اختیارات، شرایط احراز و مهارت های خاص خود هستند. نکته ظریف اینجاست که همه کارکنان شرکت باید بتوانند در سطح فردی و گروهی فعالیتهای خلق دانش، اعتباردهی به دانش، یکپارچه کردن دانش با سایر فرایندهای کاریشان، تسهیم دانش، تولید محصول دانشی و ارزیابی دانش را انجام دهند به طوریکه این فعالیت ها جزو وظایف روزانه و روتین آنها باشد و نمیتوانند تفکیکی بین این فعالیتها با سایر وظایفشان ایجاد نمایند. تنها در این صورت است که شما میتوانید بگویید که کارمندانتان، کارکنانی دانشی هستند.
عناوین شغلی مختلفی که در شکل زیر برای کارهای مدیریت دانش آورده شده، نشان میدهد حرفه مدیریت دانش جایگاه خود را در میان ساختار سازمانهای معتبر دنیا پیدا کرده و این تثبیت و تحکیم جایگاه مدیریت دانش در این سازمان ها به نتایج استفاده از آن بر میگردد. بعلاوه متغیرهایی نظیر اندازه سازمان یا نوع کسب و کار نیز در تعریف این شغل ها موثر هستند.
برای بسیاری از سازمان ها، منظور از مدیریت دانش گروهی از افراد است که حرفه را می سازند، در واحدهای مدیریت دانش کار می کنند و فعالیت های مدیریت دانش را طراحی و اجرا می کنند. همانگونه که اشاره کردیم، نیاز به مدیریت دانش رو به افزایش است و انتظارات از متولیان مدیریت دانش طی سال های اخیر به شدت تغییر کرده است. مدیریت دانش کاری است که شامل یک سلسله موضوعات مرتبط با افراد، رهبری، عملیات، سیاستها، یادگیری، نوآوری، دستورالعملها و برنامههای خاص است تا سازمانها با رویکرد دانشی مدیریت شوند. دهها فعالیت مدیریت دانش میتواند وجود داشته باشد که در ادامه معین میکنیم که هر کدام از این نقشها یا شغل های مدیریت دانشی دارای چه هدف اصلی هستند:
- مدیر ارشد دانش: تمرکز بر چشم انداز دانشی سازمان، اهرم قرار دادن دانش برای موفقیت بلند مدت کسب و کار، سیاستگذاریهای کلان برای پذیرش سازمانی مدیریت دانش، تخصیص و مدیریت منابع لازم برای مدیریت دانش، عامل تغیبر و نهادینه کردن فرهنگ دانش محور سازمانی
- مدیر دانش: رهبر تمام فعالیت های مدیریت دانش از جمله فعالیت های یادگیری، ایجاد فضاهای تعاملی، برنامه ریزی و مدیریت رویدادهای تسهیم دانش، همکاری با معمار دانش تا مطمئن شود که آیا راه حل های مبتنی بر فناوری از فعالیت های مدیریت دانش پشتیبانی میکنند؟ همکاری با تحلیلگر دانش تا مطمئن شود که آیا دارایی های دانشی به طور مناسب در سطح کسب و کار مدیریت میشوند؟
- تحلیلگر دانش: درک اهداف و وظایف اصلی کسب و کار، شناسایی رویدادهای یادگیری و تسهیم دانش برای واحدهای کسب و کار، اطمینان از یکپارچه شدن فرایندهای دانشی درون کارهای روزمره افراد، اطمینان از اینکه دانش های سازمان، کسب و سازماندهی شده و قابل دسترس هستند، از نزدیک با مدیر دانش و معمار دانش همکاری میکند تا بدانند که چگونه مدیریت دانش میتواند در عملیات کسب و کار موثر باشد؟
- معمار دانش: درک عمیق اینکه افراد چگونه در یک سازمان دانشی کار میکنند؟ مشورت دادن به تحلیلگر دانش در مورد مسائل و شکاف هایی که از منظر مدیریت دانش میبایست به آن توجه شود، ارائه توصیههایی به مدیر دانش و مهندس دانش برای پیکره بندی و طراحی پایگاه دانش، اتصال مدیریت دانش با سایر فرایندهای کسب و کار که نیاز به یکپارچگی در آنها احساس میشود.
- مهندس دانش: اطمینان از اینکه دانش برای سازمان قابلیتساز است، اطمینان از اینکه تمرکز بر روی توسعه اپلیکیشن نیست بلکه بر روی دانش، اطلاعات و استفاده از آنهاست.
متولیان مدیریت دانش لازم است بدانند اما مهم تر از آن، لازم است آنچه را که می دانند عمل کنند. ما درصدد معرفی شایستگی هایی هستیم که متولیان مدیریت دانش برای ارزش آفرینی از دانش باید بدانند و عمل کنند. اینکه به طور یکسان در همه چیز عموماً خوب باشیم بدان معناست که در هیچ چیزی عالی نیستیم. هر یک از شغل های معرفی شده باید در حوزه ای خاص از مدیریت دانش عالی باشند اما به طور کلی چند شایستگی اصلی مدیریت دانش عبارتند از:
سلام. من در حوزه مدیریت دانش در یک شرکت دانش بنیان فعالیت می کنم. خیلی برام جالبه که بدونم منظور از فرایند های انشی که در مقالاتتون استفاده می کنید چه چیزی است؟ یعنی فرایندهای خاصی برای تولید دانشی باید در یک سازمان وجود داشته باشد؟ یا فرایندهایی از سازمان که انتظار تولید دانش از آن ها را داریم، فرایند دانشی می نامید؟ مگر امکان تولید دانش و و استفاده از دانش های سازمان، در تمامی فرایند ها و فعالیت ها وجود ندار؟ پس فرایند دانشی به چه معناست؟
سلام، روز بخیر
برخی فرایندهای شرکت روتین و تجربه شده هستند اما برخی فرایندها برای اجرا شدن به شکل های مختلفی به انواع دانش (اسناد و خبرگی افراد) وابسته اند. اما فرایندهای روتین کمتر به این اقلام نیاز دارند و کمتر دانشی هستند. فرایدهای مبتنی بر دانش اکثرا سطح پیچیدگی بیشتری دارند، به آموزش و تجربه بیستری نیاز دارند، سطح نوآوری بالاتری دارند و غیره