شناسایی حوزههای دانشی سازمان که به طور مسقیم و غیرمستقیم در تحقق فرایندها و اهداف استراتژیک سازمان نقش دارند، پایهای ترین مرحله در کلیه برنامهریزیها در حوزه مدیریت دانش میباشد. به عبارتی دیگر مدیریت دانش در اولین گام با شناسایی حوزههای دانش شروع میشود. در همین رابطه از نقشه دانش به عنوان ابزاری برای سازماندهی و اندازه گیری دانش استفاده میشود.
نقشه دانش به چه سوالاتی پاسخ میدهد؟
نقشه دانش یک نمایش تصویری از سرمایه های فکری و منابع دانشیِ سازمان است. نقشههای دانش تلاش میکنند، به چند سوال کلیدی مطرح شده در سازمان پاسخ دهند:
- برای موفقیت در انجام کار چه دانشی لازم است؟
- چه کسی دارنده این دانش است. یا چگونه میتوان به آن دسترسی داشت؟
- دانش موردنیاز کجاست. یا چگونه میتوان به اسناد و محتویات دانشی دسترسی داشت؟
- چه افرادی با چه افرادی ارتباط دانشی دارند؟
- این دانشها چگونه در فرایندهای کاری جریان مییابند؟
شکل شماتیک یک نقشه دانش
در ادامه شکل شماتیکی از یک نقشه دانشی آورده شده است:
همانطور که مشاهده میشود یک نقشه دانش از حوزههای دانشی تشکیل میشود که شناسایی این حوزهها نیازمند بررسیهای تخصصی و انتخاب رویکرد مناسب ورود به قلمرو دانشی سازمان میباشد. به عنوان مثال در سازمانهایی نظیر مهندسی، تدارکات و ساخت (EPC) که با حجم بالایی از دانشهای تخصصی در ارتباط هستند، ممکن است نیاز به تلفیق چند رویکرد برای رسیدن به حوزههای دانشی وجود داشته باشد. علاوه بر حوزههای دانشی یکی از مهمترین بخشهای نقشه دانش، جریانهای دانش میان حوزههای دانشی مختلف است که از منظر تعیین میزان اهمیت و حساسیت هر یک از حوزههای دانشی و نیز ملاحظات پیشنیازی در برنامهریزی و پیادهسازی راهکارهای دانشی، نقش بسیار مهمی دارد. بخش سوم نقشه های دانشی را مشخص نمودن منابع دانشی صریح و ضمنی سازمان در هر یک از حوزههای دانشی تشکیل میدهد.
هر کسب و کاری نیاز دارد تا بداند چه میزان موجودی دانشی دارد؟ نقشه دانش، ابزاری قدرتمند برای شناسایی موجودی دانش سازمان است و مشخص می کند چه حوزه هایی از دانش در معرض خطر و ریسک میباشند. پیشنهاد می کنیم در جلسات مدیریتی در مورد سوال زیر بحث کنید زیرا تمرکز روی این موضوع در فرایند تدوین نقشه دانش از اهمیت ویژه ای برخوردار است:
فقدان دانش در کدام دانش، شما را با ریسک و مخاطره مواجه میکند؟ به عبارتی، نیاز به این حوزه دانش چقدر اضطراری است؟
تمرکز بر دانش صریح یا ضمنی
نقشه دانش یک ابزار کمکی برای دانش آشکار و پنهان است. شکل نقشه دانش بر اساس استراتژی شما می تواند متفاوت باشد. اگر استراتژی شما بر استفاده مجدد از دانش آشکار تمرکز کند، نقشه دانش با مواردی از دانش آشکار مانند اسناد اصلی، محتویات فنی و داده های مربوط به ارتباطات با مشتریان و مانند آنها پر خواهد شد. از طرف دیگر اگر شرکت بر افزایش قابلیت های افراد تمرکز دارد، نقشه دانش بیشتر شامل دانش نهان مانند مهارت (دانش فنی) و شبکه ارتباطات و مانند آنها خواهد بود.
رویکردهای رایج برای شناسایی حوزه های دانش
تدوین نقشه دانش با شناسایی حوزههای دانش و سازماندهی آنها شروع میشود. برای شناسایی حوزههای دانش با توجه به مقتضیات و نوع کسب و کار میتوان از یکی از ۶ راه زیر یا ترکیبی از آنها استفاده کرد. شما میتوانید بر اساس شاخصهای کلیدی عملکرد یا اهداف، فرایندها، محصولات و خدمات، ساختار پروژهها، تخصص و فناوریها، حوزههای درخت کلی دانش شرکتتان را ترسیم کنید.
تمپلیت: نقشه دانش فرایندگرا
الگوها و تمپلیت ها یک دارایی ارزشمند برای تدوین نقشه دانش هستند. به عنوان نمونه یکی از متداول ترین رویکردها جهت ترسیم نقشه دانش، رویکرد فرایندی است که بر شناسایی و تحلیل دانش موجود در فرایندهای مهم سازمان و کسب دانش صریح و ضمنی موجود در این فرایندها تمرکز دارد. شما می توانید از تمپلیت زیر برای تدین نقشه دانش فرایندگرا استفاده کنید. این تمپلیت، مناسب سازمان هایی است که فرایندهای مدون و مشخصی دارند که می خواهند جریان دانش در داخل و بین فرایندها را مستند کنند. برای دانلود تمپلیت روی لینک کلیک کنید:
سوالات درون تمپلیت شامل:
- فرایند
- فعالیت
- چه دانش موردنیاز است؟
- چه کسی دارنده این دانش است؟
- نوع دانش: صریح یا ضمنی
- این دانش کجاست؟
- چه کسی می تواند این دانش را تایید کند؟
- شکاف دانش چقدر است؟