برخی شرکت ها محصول تولید میکنند، برخی کار انجام می دهند و برخی نیز ارتباطات برقرار میکنند. سازمان های محصول محور، سازمان های مشتری محور و سازمانهای مبتنی بر فرآیند هر یک دارای تمرکز، کسب و کار و شیوه خاص خود در رابطه با مدیریت دانش هستند.
اغلب شرکت ها ترکیبی از مدیریت تولید، خدمات و ارتباطات هستند. آنها در واحد تولید محصول را میسازند، در واحد بازاریابی ارتباطات برقرار نموده و در واحد فروش خدمات ارائه میکنند. به طور کلی سه رویکرد برای مدیریت دانش وجود دارد:
تمرکز روی محصول، تمرکز روی مشتری و تمرکز روی فرآیند. شکل زیر پراکندگی این رویکردها را در صنایع مختلف جهان نشان می دهد.
مدیریت دانش فرآیند محور
ارتش یک سازمان فرآیند محور است. این سازمان چیزی درست نمیکند بلکه کار انجام میدهد و رویکرد مدیریت دانش در آن تنها در مورد توسعه یا بهبود روشها و کارهاست. آنها طرحهای عملیاتی و انجمن های خبرگی توسعه میدهند و بر روی بهبود مستمر روشها و فرآیندهای خود تمرکز می کنند.
در صنایع نفت و گاز یا حتی ساختمان نیز اوضاع از همین قرار بوده و تمرکز بر روی بهبود فرآیند و روش قرار دارد. انجمنهای خبرگی، ثبت بهروشها و تجارب خبرگان همه و همه حاکی از تمرکز بر دانش فرآیند، بهبود فرآیند و به طور خلاصه انجام بهتر کارها دارد.
مدیریت دانش محصول محور
یک نمونه ملموس از سازمانهای محصول محور میتواند کارخانه تولید هواپیما یا خودرو باشد. آنها ایجاد شده اند تا بسازند و تولید کنند و رویکرد مدیریت دانش آنها تماماً در رابطه با توسعه و بهبود محصول است. نیروی هوایی نیز در مقایسه با ارتش در درجه اول روی یادگیری محصول (در مورد خود هواپیما) تمرکز دارد. با این تفاسیر در یک سازمان محصول محور، تمرکز بر روی دانش محصول، بهبود محصول و ساخت محصولات بهتر قرار دارد. البته شکل بالا نشان میدهد که هیچ یک از صنایع تنها روی محصول متمرکز نیستند و همیشه ترکیبی از محصول و فرایند وجود دارد.
مدیریت دانش مشتری محور
نمونه ای از سازمان مشتری محور یک سازمان دولتی است. آنها ایجاد شده اند تا به مشتریان خدمت دهند. آنها چیزی درست نمی کنند و تمرکز مدیریت دانش بر روی مشتری است.مدیریت دانش متمرکز بر مشتری شامل ایجاد و مستندسازی دانش مشتری، فراهم کردن دانش برای مشتریان و مشارکت دادن آنها در بحث ها از طریق انجمن ها و رسانه های جمعی است.
متعادل کردن انواع رویکردهای مدیریت دانش
در مدیریت دانش خطر هنگامی به سراغ ما می آید که سعی داشته باشیم راهکاری را در جایی که کاربرد ندارد بدون توجه به مقتضیات تحمیل کنیم.
همواره توجه داشته باشید مدیریت دانش می بایست مجهز به ابزار مناسب باشد و از یک رویکرد کلی برای تمام موارد استفاده نکنید.
واحدهای فروش، بخشهای جدید کسب و کار یا دفاتر پروژه نیاز به انجمنهای خبرگی دارند، در حالیکه بخش هایی که محصول را تولید میکنند نیاز به انجمن های محصول دارند تا بتوانند دانش محصول را به سرتاسر شرکت انتقال دهند. ابزارهای سنتی یادگیری همانطور که برای دانش فرآیند به کار میروند می توان از آنها در دانش محصول نیز استفاده کرد. ایده انجمنهای محصول ایده جذابی است. این انجمنها می توانند از خبرههای طراحی، توسعه، فروش و مهندسینی که به دانش محصول نیاز دارند و میتوانند در رابطه با محصول ایجاد یادگیری کنند، تشکیل شود. فراموش نکنیم که مشتریان نیز میتوانند به انجمن محصول دعوت شوند. حضور مشتریان در انجمنهای شما میتواند بسیار جالب باشد، چرا که شما هیچگاه نمی توانید از دید مشتری به خود بنگرید.